سوار بر ماشین زمان
سلام میش میش ماما خواستم بگم هوای دلم ابریه یهویی به فکر افتادم هروقت من دلم میگیره میام سراغت انگار همه متن هام با این جمله شروع شده فکر نکن من همش بدبینم مثل اون کارتونه که همش میگفت من مییییییییییییدونم که بد میاریم نه عسلم تو پناه منی تکیه گاه منی تو رازدار منی میام پیش ات حرفامو گوش بدی یه جون تازه بگیرم برم سراغ زندگی این روزها نی نی سایتی ها عزادار آوینا جون و مامان وباباش هستن همگی قانون زندگی رو میدونیم ولی باز با رفتن عزیزی حال دلمون یهویی ابری میشه ما بیشتر با خاله الهام آَشنا بودیم و از سایت خاله الهام آوینا جونو دیده بودیم ایشالا روحشون شاد باشه و البته ما هم مثل علیرضا جون و خاله الهام به قانون جنگل اعتراض داریم و نه اینکه همیشه عکسات و خاطرات گذشته و البته قیافه خوشگل پسرم حالمو بهتر میکنه تو فلش چند تا عکس از گذشته داشتم که یه سری به اونا زدم و چن تارو هم کوچیک کردم تا تو سایتت بزارم
این عکسا ییلاق گردی ما با سانای و سارینا جونیناس که عمو مهندس با دده جون رفته بودن ماهیگیری و ماهیهای خوشگل اوردن که کباب کردیم و .... به به خیلی خوشمزه بودن
اینجا هم نشانه هایی از عشق تو به چایی با سند و مدرک مشخص هستش یکی از باغهای سرعین هستش و تو داری با عشق چایی میل میکنی
وبالاخره نوش جاااااااااااان
اینجا مایوی مامانی رو خودت پوشیدی
وچن تا عکس هم از شمال گردی ما ومجتمع آهوان که دلمان هوایش راکرده کاش میشد امسال هم می رفتیم
اینجا داری واسه بابایی شعر چشم چشم دو ابرو رو میخونی
و لابلای عکسا یکی از خرابکاریت رو هم مشاهده کردم و خواستم به یاد بیاری یعنی جیش کردن تو شلوار و نیاوردن شلوار اضافی توسط مامان و پتو پیچی تو تو پارک خوب شد که شب بود و بیشتر ادما متوجه نشدن که تو چی پوشیدی
چن تا عکس متفرقه که همش خاطر اس خاطره یه آدمک شیرین دوست داشتنی وعزیز مامان وبابا
آرامش بخش روح ماما یه یادآوری لذت بخشی بود یه سفر به زندگیمون تو این پنج سال و اندی با تو عسلم ایشالا همه بچه های دنیا زندگی آرام قشنگی پیش پدرو مادرشون داشته باشن و هیچ بچه ای تو دنیا گریه نکنه همه واسه بچه های غزه دعا میکنن ولی من میگم بچه هیچ انسانی حتی اسراییلی گریه نکنه ما بزرگترا صلح و دوستی رو برای همه بچه ها به یادگار بزاریم فقط صلح و دوستی و خوبیها و همه زشتیها رو از زندگی بچه هامون پاک کنیم