اميرصدرا (ميش ميش ماما)اميرصدرا (ميش ميش ماما)، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

ميش ميش ماما

بهمني هاي خانواده ما

ماه بهمن ماه عجيبي است چقدر اتفاقات زيادي تواين ماه اتفاق افتاده يعني حرف براي گفتن زياده اما بيشترش تو دل محفوظه پسر گلم ، نميخوام اتفاقات بد ماندگار باشه براهمين خوبي ها رو برات به ثبت ميرسونم چون ميخوام برات پيام آور خنده باشم ما به لج سختيها وناخوشيها بايد بخنديم بايد شادي كنيم كاش دنياي ادماي بزرگ هم به اندازه دل بزرگ وپاكت تمييز وزيبا بود پنج سال با تمام سختيهاش نگرانيهاش خوشي هاش زيباييهاش گذشت آرزوم بر اين است كه صد سالگيت رو با اين دل پاك و با اين صورت خندان جشن بگيري.  تو خانواده ما بهمن ماهيا زيادن اگه به ترتيب بگيم اول تولد دايي مهدي بود دائي مهدي ٩ بهمن به دنيا اومده    دده جون كيك و ميوه گرفته بود خوش گذشت انشا...
27 بهمن 1392

تولد خيالي براي پسر زيبايم

سهم من از دنيا پسركوچكي است به بزرگي تمام عشقهاي دنيا........   مطمينم جشن میلادت را به پرواز می روم دراین خانگی ترین آسمانِ بی انتها آسمانی که نه برای من نه برای تو که تنها برای “ما” آبیست … آرزوميكنم  زندگیت را با لبخند هایت نگاه کني نه با اشکهایت سالهای عمرت را با دوستانت بشماري نه با تعداد شمع های روی کیک تولدت …  توفكرم  کدامین هدیه را به قلب مهربانت تقدیم کنیم که خود گنجینه ی زیبایی های عالمی؟ ای شیرینی لطیف ترین سرود طبیعت، چگونه خدا را برای چنین بخشش رنگینی شکر گوییم؟  و ناقابل ترين هديه اي كه ميتونم بدم به تو       &nbs...
14 بهمن 1392

ماه بهمن

سلام پسرگلم بيرون داره بارون مياد من هم از پشت چشماي باروني دارم واست مينويسم شايد خدا ميدونست كه اين ماه چقدر براي من سختيها داره كه تورو براي دلخوشي من تو اين ماه داده واي خداي من اين ماه بهمن چقدر منو اذيت ميكنه نه اين ماه قشنگ خدانيس كه بدجنسه ادمان كه هميشه قلب همو ميشكنن .هميشه تو اين ماه چشام براي همدردي با ابراي توي اسمون باراني اس تنها دلخوشي ام تولد زيباي توست. بغض گلومو گرفته يهو فكر نكني ماماني اون روز زيبا رو فراموش كرده نه پسرگلم من از پشت همه زشتيهاي دنيا چشمام به صورت زيباي توست توي زيبايي دنياي خدايي تو گل سرسبد هداياي خدايي كاش ميشد اين زشتيها يه مهلت كوچيك بهم ميدادن تا طعم خوش ميلادت رو جشن بگيرم به خودم تبريك بگم كه مادر...
8 بهمن 1392

زندگي اعياني چند روزه ما درمجتمع آهوان

اين مطلب مربوط به سي شهريورماه هست ماماني زرنگ اميرصدراالان وقت ميكنه اين مطلب رو بنويسه پسرم نميتونم بگم جات خالي چون سه تايي رفته بوديم هميشه وقتي توفيلمها زندگي بالانشين ها رو ميديدم فكر ميكردم حتما يه سناريو بيشتر نيس يعني واقعيت نداره كه اونا همه آرايش كرده موها فرم گرفته صبح اول وقت همه آماده ميان ميشينن سريه ميز آنچناني براي خوردن صبحانه واصلام هم خوابشون نمياد بعد صبحونه هم ميرن خريد يا سالنهاي شنا ماساژ و بالاخره با يه دست لباس ديگه ميان ناهار و..... براي چند روزهم كه شده ما تو آهوان اين زندگي رو تجربه كرديم براي اين تجربه ما به رئيس اداره بابايينايه تشكر بدهكاريم آقاي رئيس تشكر تشكر حالا ماجراي ما تو مجتمع آهوان جونم برات بگه ...
29 آبان 1392

پسرم سيده

مامان قربونه پسر سيدش بره امروز عيد پسر سيدمه خدا تو رازير سايه محبت امام علي هميشه سالم وعاقل پايدار نگه دارد.البته عيد علي بابا هم هست امروز دوتا سيد تو خونه ما هست خدا من رو هم به خاطر اين دوتا سيد از بلاهاي بد حفظ بكند ايشالا.پدر وپسر سيد عيدتون مبارك     آسمان     يكبار   ديگر   خنده   كرد                               عشق   ما  را  باز  هم  شرمنده   كرد   ...
2 آبان 1392

كلاس نقاشي

تابستونه و وقت كلاسهاي تابستاني من هم تورو به كلاس نقاشي وقران نوشتم خيلي دوست داري قران بخوني ولي تواين كلاسها فقط يه سوره ياد ميدن توخيلي به قران علاقه داري وخيلي زود حفظ ميشي براي كلاس نقاشي هم مربيت چند تاوسايل گفته بود كه ديروز باهم رفتيم گرفتيم چند برگ سبز هم برات از درخت كنديم فكر كنم امروز نقاشي برگهارو دارين   بعداز دوماه پشتكار وتلاش كلاسهاي پسر گلم به سراومد اگرچه مامان تمبلش دير وقت كرده كه عكس هاي پسرش رو اينجا بزاره اما همونموقع بعد از آخرين جلسه كلاس كه روزجشن بچه هاي مهد بود عكس هايي از پسرگلم گرفتم تا توسايتش بزارم پسر باهوش ماما بعداز اون كلاس ها سعي مي كنه دوباره هم نقاشي هم قرآن اش رو هرشب تمرين كنه اين هم عكس ها...
26 مهر 1392

مدرسه ها شروع شده

    هرانساني دوآموزنده دارد: يكي روزگار وديگري آموزگار........     اولي به بهاي زندگي ات دومي به بهاي زندگي اش ...........     اول مهر،يادآورروزهاي خوش مدرسه   خداقوت به همه معلماي عزيز و ذهن وهوش باز براي همه بچه هاي گل ،خدا اميرم از سال بعد ميره مامانش قربون پسر باهوشش بره      ...
20 مهر 1392